چگونه کلافگی احساسی کودک را کنترل کنید؟
به گزارش آفتاب صبا، بزرگ شدن بچه ها در فضاهایی که حاوی محرک های محیطی متنوع هستند، می تواند به توسعه افق های فکری و گسترده کردن دیدگاهشان نسبت به دنیای اطراف یاری کند. بچه ها فکر بسیار سیال و منعطفی دارند و هر گاه در معرض محرک های محیطی گوناگون قرار بگیرند، سعی می نمایند خود را با آن ها وفق بدهند و تا جایی که ممکن است اطلاعات کسب نمایند. البته باید به خاطر داشت که حضور مداوم بچه ها در فضاهایی که دارای محرک های محیطی بسیار هستند می تواند به کلافگی آن ها منجر گردد.
کلافه شدن بچه ها در اثر قرار گرفتن در معرض محرک های محیطی بی شمار باعث بدخلق شدن آن ها و بهانه گیری های متداوم می گردد و مراقبت از آن ها را سخت می نماید. هنگامی که احساسات بچه ها به اوج برسند، مدیریت و کنترل رفتارهایشان به شدت سخت می گردد. در این شرایط، معمولا والدین برای آرام کردن بچه ها به تنبیه کلامی یا فیزیکی روی می آورند که شرایط را وخیم تر می نماید.
در این مقاله از خبرنگاران مگ، به آنالیز تأثیر محرک های محیطی در مقیاس گسترده روی خلق و خوی بچه ها می پردازیم و ضمن معرفی علائم کلافگی احساسی در بچه ها، راه چارههایی برای بهبود شرایط ارائه می کنیم. با ما همراه باشید.
کلافگی احساسی در بچه ها چه معنایی دارد؟
کلافگی احساسی زمانی رخ می دهد که بچه ها در معرض محرک های محیطی بسیاری، که با ظهور تجربیات، احساسات، صداها و فعالیت های بسیار متنوعی همراه هستند، قرار بگیرند و توانایی پردازش و مدیریت آن ها را نداشته باشند. برای مثال، معمولا نوزادان در دورهمی های خانوادگی مدام در حال دست به دست شدن هستند و در بیشتر مواقع در پاسخ به ابراز علاقه بزرگسالان بدخلقی می نمایند و اعتراض خود را با گریه کردن یا جیغ کشیدن بیان می نمایند. علت این بدخلقی قرار گرفتن آن ها در معرض محرک های محیطی بسیاری است که عموما در قالب تماس های جسمی و صداهای بلند و همزمان بروز پیدا می نمایند.
در سنین 2 تا 4 سال، بچه ها معمولا پس از حضور در مهمانی ها، مخصوصا جشن های تولد، و تجربه قرار گرفتن در معرض محرک های محیطی پایا و شدید دچار کلافگی احساسی می شوند. در سنین بالاتر، بچه ها عموما در اثر شلوغ بودن برنامه فعالیت های روزمره شان کلافه می شوند. حاضر شدن در مدرسه و کلاس های فوق برنامه، بچه ها را در معرض محرک های محیطی متنوع با شدت های مختلف قرار می دهد و انرژی که برای مدیریت این محرک ها صرف می نمایند، می تواند آن ها را بسیار کلافه و بدخلق کند.
هنگامی که بچه ها دچار کلافگی احساسی می شوند، معمولا احساس بی حوصلگی و خستگی مفرط می نمایند. بنابراین، واکنش هایی که نشان می دهند انواع و شدت های مختلفی دارد. بعضی از بچه ها ترجیح می دهند در گوشه ای با خود خلوت نمایند و تا مدتی با دیگران ارتباط برقرار ننمایند و گروهی دیگر بدخلقی و ابراز فعالانه عصبانیت را انتخاب می نمایند. در این شرایط، والدین باید تمام کوشش خود را برای درک کردن شرایط کودک بنمایند و از قرار دادن او در معرض محرک های محیطی بیشتر خودداری نمایند. متأسفانه بیشتر والدین متوجه علت اصلی گوشه نشین شدن بچه هاشان نمی شوند و سعی می نمایند با شدت بخشیدن به محرک های محیطی، آن ها را وادار به واکنش نشان دادن نمایند.
از این رو، شناسایی علائم کلافگی احساسی برای والدین اهمیت بسیاری دارد. والدین بعلاوه باید بدانند که گنجایش درک احساسات بچه هاشان در چه حد است تا بتوانند شدت محرک های محیطی را کنترل نمایند. به طور کلی، بعضی از بچه ها توانایی پردازش و تحمل محرک های محیطی بیشتری را نسبت به دیگر بچه ها دارند. معمولا درون گرایی یا برون گرایی عوامل تأثیرگذاری در معین سطح تحمل محرک های محیطی در بچه ها محسوب می شوند. اگر کودکی درون گرا باشد، به صورت طبیعی تمایل کمتری برای روبه رو شدن با محرک های محیطی دارد. بنابراین، هیچوقت سعی نکنید بچه ها را مجبور به روبروه با موقعیت هایی کنید که هیچ میلی برای آشنایی با آن ها ندارند.
علائم بروز کلافگی احساسی در بچه ها
مهم ترین نکته ای که باید به خاطر داشت این است که هر کودک، پاسخ خاصی به محرک های محیطی می دهد و نمی توان یک واکنش را به تمام بچه ها تعمیم داد. بعضی از بچه ها از هوش اجتماعی بالاتری برخوردار هستند و به همین علت آستانه تحمل بالاتری در روبروه با محرک های محیطی متنوع دارند. گروهی دیگر وقت گذراندن با افراد نزدیک و آشنا را به وقت گذراندن با افراد تازه ترجیح می دهند. با وجود این تفاوت ها، منطقی است که علائم بروز کلافگی احساسی در بچه ها متنوع باشد. با این حال، بعضی از این علائم، که در ادامه معرفی شده اند، میان تمام بچه ها مشترک هستند.
- گریه کردن به صورت مداوم، بدخلقی، نشان دادن اعتراض به شکل فریاد زدن و بی ادبی کردن
- بیش فعال شدن، ابراز خشونت فیزیکی، هیجان زدگی بیش از حد
- بی حالی مفرط، خواب آلودگی، تظاهر به بیمار بودن
نباید فراموش کنید که توانایی برقراری ارتباط در بچه ها آنقدر قوی نیست که بتوانند احساساتشان را آن گونه که هست ابراز نمایند. آن ها معمولا از بیان اینکه در تنگنای احساسی قرار دارند و محرک های محیطی آن ها را کلافه نموده است عاجز می مانند. در این شرایط، تنها راهی که برایشان باقی می ماند، کج خلقی و ابراز احساسات به صورت غیرمستقیم است. در ادامه، علائم بروز کلافگی احساسی در سنین مختلف شرح داده شده است.
نوزادان
- مشت کردن دست ها، تکان دادن دست ها و پاها با شدت زیاد و به صورت مداوم
- بیشتر و بلندتر از حد عادی گریه کردن
- بدخلقی و خستگی مفرط
- تکان خوردن های مداوم و نامتعارف در خواب و بیداری
- دور کردن سر از دیگران و امتناع ورزیدن در برقراری ارتباط چشمی
بچه ها 2 تا 4 ساله
- گریه کردن به صورت مداوم بدون ابراز احساسات
- امتناع ورزیدن از انجام کارهای عادی مانند جمع کردن اسباب بازی ها یا پوشیدن لباس
- خستگی، ناراحتی و بی حالی مفرط
- روی زمین افتادن و گریه کردن از روی ناراحتی یا عصبانیت
بچه ها 5 تا 7 ساله
- نشان دادن رفتارهای نامتعارف و بی هدف به هر سو رفتن
- مغایر با شخصیت خود رفتار کردن
- خواب آلودگی یا بی حالی مفرط
- ابراز عصبانیت شدید به صورت کلامی یا فیزیکی
چگونه بچه ها دچار کلافگی احساسی را آرام کنیم؟
مهم ترین قدم در راستای آرام کردن بچه ها، شناسایی محرک های محیطی است که بیشترین نقش را در ایجاد کلافگی احساسی در آن ها ایجاد می نمایند. داشتن آگاهی نسبی از شخصیت بچه ها و علایقشان هم می تواند در فرایند بهبود حالشان بسیار مؤثر واقع گردد. به خاطر داشته باشید که بهبود کلافگی احساسی در نوزادان و بچه ها 2-4 ساله بسیار حیاتی است، چراکه این بچه ها هنوز توانایی برقراری ارتباط مستقیم و مؤثر را کسب ننموده اند.
والدین می توانند به بچه ها 5 ساله و بزرگ تر تکنیک های تنفسی مناسب برای آرام شدن را بیاموزند، با آن ها قدم بزنند یا استراحت نمایند و به فعالیت های موردعلاقه شان بپردازند. یک شیوه مؤثر دیگر برای کمرنگ کردن تأثیرات منفی محرک های محیطی شدید، انجام بازی هایی است که انرژی جسمی زیادی می طلبند. هنگامی که بچه ها 5 ساله و بزرگ تر به انجام بازی هایی می پردازند که در پایان آن ها را خسته می نماید، به نحوی احساسات منفی حاصل از قرار گرفتن در معرض محرک های محیطی گوناگون را تخلیه می نمایند و به آرامش جسمی و ذهنی دست می یابند.
آرام کردن نوزادان
به محض اینکه متوجه بروز علائم کلافگی احساسی در نوزاد شدید، او را به مکانی آرام و ترجیحا تاریک ببرید تا اعصابش التیام پیدا کند. اگر در خانه هستید، نوزاد را به اتاقش ببرید و نور اتاق را تا جای ممکن کم کنید. اگر خارج از خانه به سر می برید، سعی کنید نوزاد را در کالسکه قرار دهید و روی او را با روکشی نازک بپوشانید. بعضی از نوزادان تکان خوردن را دوست دارند، بنابراین می توانید نوزاد را در آغوش بگیرید و به آرامی تکان دهید تا تأثیرات منفی قرار گرفتن در معرض محرک های محیطی کاسته شوند.
آرام کردن بچه ها 2 تا 4 ساله
اولین قدم در راستای آرام کردن این بچه ها، اطمینان حاصل کردن از آرام بودن خودتان است. اگر حالت چهره و بدن شما به گونه ای باشد که کودک احساس کند از دست او یا شرایط موجود عصبانی و دلخور هستید، واکنش خوبی نشان نمی دهد. سعی کنید به عنوان یک محرک محیطی مخرب عمل نکنید و از کودک بخواهید به همراه خودتان نفس های عمیق بکشد تا کلافگی احساسی کاهش یابد.
در وهله بعد، سعی کنید محرک های محیطی را تا جای ممکن کمرنگ کنید. اگر در خانه هستید، تلویزیون را خاموش کنید یا کودک را به اتاق دیگری ببرید و به فعالیت های آرامش بخشی هم چون کتاب خواندن بپردازید. هر گاه کودک آرام شد، او را به حال خود بگذارید تا کاری که دوست دارد را انجام دهد. پس از برطرف کلافگی احساسی، به کودک یاری کنید تا احساساتش را با استفاده از کلمات بیان کند. برای مثال به او بگویید می دانم چیزی تو را ناراحت نموده بود. می توانی احساست را برای من شرح دهی؟ به خاطر داشته باشید که از هر چه کودک ابراز می نماید استقبال کنید و عصبانی نشوید. برقراری رابطه ای صمیمانه بر پایه اعتماد به کودک یاری می نماید تا مشکلاتش را با شما در میان بگذارد. اگر کودک مایل به صحبت کردن نیست، اصرار نکنید و صحبت کردن با او را به زمان دیگری موکول نمایید.
آرام کردن بچه ها 5 تا 7 ساله
در این سنین، بچه ها معمولا قادر به آرام کردن خودشان هستند، اما هنوز هم به هدایت بزرگسالان احتیاج پیدا می نمایند. اگر متوجه شدید که کودک در اثر قرار گرفتن در معرض محرک های محیطی بسیار دچار کلافگی احساسی شده است، با او به مکانی خلوت بروید و از او بخواهید احساساتش را برایتان شرح دهد. اگر شرح احساسات برایش سخت بود، به او یاری کنید تا در راستا درست قرار بگیرد و مناسب ترین کلمات را برای بیان احساسات واقعی خود پیدا کند. داشتن شناخت نسبی از ویژگی های شخصیتی و علایق کودک، به حذف محرک های محیطی مخرب و بهبود رابطه والد-فرزندی یاری شایانی می نماید.
به خاطر داشته باشید که پرداختن به فعالیت های فوق برنامه به همان مقدار که می تواند سودمند واقع گردد، قادر است بچه ها را در معرض محرک های محیطی شدیدی قرار دهد که می توانند باعث بروز کلافگی احساسی شوند. بچه ها در این سنین معمولا در بحبوحه رفتن به مدرسه، انجام تکالیف و طی کردن مراحل تکامل و اجتماعی شدن هستند و احتیاج به زمان اندکی برای خلوت کردن با خودشان دارند. سعی کنید اوقات فراغت بچه ها را آنقدر از محرک های محیطی متفاوت پر نکنید که هیچ زمانی برای استراحت پیدا نگردد!
2 راه چاره اساسی برای کاهش محرک های محیطی و جلوگیری از بروز کلافگی احساسی
با توجه به متفاوت بودن علائم بروز کلافگی احساسی در اثر قرار گرفتن در معرض محرک های محیطی بسیار، نمی توان توصیه هایی قطعی برای درمان کلافگی احساسی ارائه کرد، اما می توان راه چارههایی اساسی برای کاهش دادن محرک های محیطی و جلوگیری از بروز این احساس ناخوشایند معرفی کرد. در ادامه، چند مورد از این راه چارهها آورده شده اند.
1. استفاده از وسایل الکترونیکی را محدود کنید
یکی از مهم ترین منابع محرک های محیطی کنترل نشده، فضای مجازی است که با استفاده از وسایل الکترونیکی و وابسته به فناوری همانند تلفن های همراه، تبلت ها و لپ تاپ ها قابل دسترس است. به طور کلی، بچه ها زیر 2 سال نباید از هیچکدام از وسایل الکترونیکی استفاده نمایند. اگر استفاده از این وسایل برای انجام فعالیت هایی همانند تماس تصویری لازم شد، این کار حتما باید در حضور یک بزرگ تر انجام گردد.
استفاده از وسایل الکترونیکی برای بچه ها 2 تا 4 سال هم باید محدود و با نظارت والدین باشد. بچه ها 5 تا 7 سال می توانند به مدت یک ساعت در طول روز از وسایل الکترونیکی استفاده نمایند، چراکه توانایی بیشتری برای روبروه با محرک های محیطی دارند. البته والدین باید توجه داشته باشند که هیچوقت از وسایل الکترونیکی به عنوان ابزاری برای آرام کردن بچه ها استفاده ننمایند. این کار باعث شرطی شدن بچه ها به قرار گرفتن در معرض محرک های محیطی بسیاری در آن واحد می گردد و در بزرگسالی احتمال ابتلا به اختلال اضطراب و افسردگی را افزایش می دهد.
2. بین زمان انجام فعالیت ها و اوقات فراغت بچه ها تعادل ایجاد کنید
طی 5 سال اولیه زندگی بچه ها، مغز سریع ترین فرایند تکاملی خود را تجربه می نماید. از این رو، تجربیاتی که بچه ها در سال های اولیه زندگی کسب می نمایند، مغز آن ها را شدیدا تحریک می نماید و باعث ایجاد میلیون ها ارتباط عصبی می گردد. بنابراین، می توان گفت که رشد کردن در فضایی که حاوی محرک های محیطی کنترل شده است، می تواند برای بچه ها بسیار سودمند باشد. محرک های محیطی متعادل به بچه ها اجازه کشف استعداد ها و توانایی هایشان را می دهند و موقعیت های فراوانی را برای فراگیری مهارت های مختلف فراهم می نمایند.
نکته مهم در این باره، حفظ تعادل میان زمان انجام فعالیت های چالش برانگیز برای مغز بچه ها و اوقات فراغت آن ها است. سعی کنید بچه ها را مدام در معرض محتوای آموزشی قرار ندهید و به اوقات فراغت آن ها احترام بگذارید. نوزادان و بچه ها به حضور در مکان ها و تجربه کردن اتفاق های آرامش بخش، آشنا و قابل پیش بینی احتیاج مبرم دارند. بچه ها به زمان کافی برای جستجو کردن و فراگرفتن شیوه های کنار آمدن با وقایع زندگی احتیاج دارند و به هیچ وجه نباید آن ها را از داشتن این موقعیت محروم کرد.
حرف آخر
کلافگی احساسی در بچه ها واقعه ای طبیعی است و جای نگرانی ندارد. امروزه، زندگی ها با محرک های محیطی شدید و زیادی در هم آمیخته شده اند و در بیشتر مواقع، هیچ گریزی از روبرو شدن با آن ها نیست. کلافگی احساسی ممکن است طی مراسم های مختلف، مانند جشن تولد یا عروسی، برای بچه ها رخ دهد و آن ها را از منطقه امن خود خارج کند. به خاطر داشته باشید که اگر علائم ناشی از قرارگیری در معرض محرک های محیطی شدت گرفتند، حتما به یک متخصص مراجعه کنید. گاهی استفاده از دارو برای بهبود شرایط لازم است.
این مطلب فقط جنبه آموزش و اطلاع رسانی دارد. پیش از استفاده از توصیه های این مطلب حتما با یک متخصص مشورت کنید. برای اطلاعات بیشتر بیانیه برطرف مسؤولیت خبرنگاران مگ را بخوانید.
منبع: Verywellfamily
منبع: دیجیکالا مگ