نامه پیش از فوت کیومرث پوراحمد باید منتشر گردد؟

به گزارش آفتاب صبا، شاید یکی از سخت ترین موضوعات برای گزارشگران، موضوع گزارش خودکشی است به خصوص اگر کسی که به واسطه خودکشی درگذشته است چهره ای شناخته شده باشد.

نامه پیش از فوت کیومرث پوراحمد باید منتشر گردد؟

به گزارش خبرآنلاین، خبر درگذشت کیومرث پوراحمد بار دیگر موضوع فوت به سبب خودکشی را به موضوع بحث رسانه ای بدل نموده است و بار دیگر سوال های مهمی را به خصوص برای رسانه ها در زمینه نحوه پوشش این داستان و داستان های مشابه مورد یادآوری قرار داده است.

البته این مطلب درباره درگذشت کیومرث پوراحمد نیست بلکه به موضوع خودکشی می پردازد.

شاید یکی از سخت ترین موضوعات برای گزارشگران، موضوع گزارش خودکشی است به خصوص اگر کسی که به واسطه خودکشی درگذشته است چهره ای شناخته شده باشد. گزارشگری در این باره همچون بندبازی ظریفی است که گزارشگر باید همزمان مراقب وجوه مختلفی باشد.

دقت در گزارش و وظیفه رسانه در مقابل مخاطب مبنی بر اطلاع رسانی دقیق، روبروه با خانواده سوگوار، توجه به آثار اجتماعی نوع گزارش و همین طور قرار دادن موضوع در چارچوبی که زمینه و سابقه آن را بیان کند و همین طور کوشش برای فاصله گرفتن احساسی از موضوع تنها بعضی از پیچیدگی هایی است که گزارشگر با آن روبرو است.

رسانه های مختلف راهنما های مختلفی برای پوشش این موضوع دارند و بر اساس آن عمل می نمایند. با وجود تفاوت های میان این دستورالعمل ها رسانه های حرفه ای و به خصوص گزارشگران حوزه سلامت مجموعه ای از اصول مشترک را دارند که فارغ از موضوع سعی می نمایند از آن تبعیت نمایند. این پیشنهاد ها یا اصول، ناشی از سال ها تجربه و تعامل با کارشناسان و متخصان مختلف است.

هر خودکشی داستانی مستقل است

نکته اولی که باید در گزارش و روبروه با داستان یک خودکشی در نظر داشت این است که مرگ ناشی از خودکشی هر شخص داستانی مستقل و منحصر به فرد است. غیر از موارد خاصی مانند فرقه هایی که پیروان خود را به خودکشی دسته جمعی دعوت می نمایند (مانند فرقه های آخرالزمانی دروازه های آسمان یا پیروان فرقه معبد مردمی پروژه کشاورزی که به جونز تاون معروف شده بود) باید مراقب بود هر خودکشی را با توجه به داستان شخص پوشش داد و از اظهارنظر های کلی و کلیشه ای یا عمومی کردن دلایل خودکشی پرهیز کرد.

افراد به دلایل مختلف ممکن است اقدام به خودکشی نمایند. اما بر اساس آمار های موجود بیش از 90 درصد موارد آنالیز شده حاصل تشدید بیماری های فکر و به خصوص افسردگی است.

همین نکته است که مساله خودکشی را پیچیده تر می نماید. افسردگی حاد که علت اصلی روندی به شمار می رود که در موارد حاد ممکن است به خودکشی منجر گردد، خود محصول عوامل بیشماری است.

ریشه های متعدد برای یک تصمیم

از پارامتر های محیطی مانند آلودگی هوا و آب، تا مسائل در زندگی شخصی و خانوادگی، تا فشار های اجتماعی، مالی، سیاسی، تحت آزار قرار گرفتن (در فضای آنلاین یا واقعی)، روبروه با حوادث غیرمترقبه، روبروه با رویدادی اثرگذار و آسیب رسان (تراما) در کودکی یا نوجوانی و بزرگسالی، عوامل ژنتیکی، تغذیه، روباط اجتماعی و خانوادگی و ده ها موضوع دیگر در ایجاد اضطراب، افسردگی و سایر بیماری های فکری نقش بازی می نمایند.

از سوی دیگر بر اساس مجموعه ای از تحقیقات بالینی، اضطراب های دائم، اختلال در اضطراب، افسردگی و سایر بیماری های فکر می تواند در صورت درمان یا مهار نشدن منجر به تغییر ساختار مغز گردد. (این متفاوت از بعضی تفاوت های ژنتیکی در بیماری های خاص مغزی است.)

یکی از معروف ترین نمونه های این موارد زمانی است که افسردگی یا اضطراب مزمن باعث می گردد تا چرخه های شیمایی درون مغز که باعث مهار اضطراب های ما می شوند، از کار بیفتند و در نتیجه بدن با روبروه دائمی از اضطراب به طور دائم هورمون های دفاعی که به طور طبیعی تنها باید در شرایط خطر ترشح گردد، را آزاد کند و در نتیجه بر بافت سیستم دفاعی بدن و نحوه واکنش مغزی ما در روبروه با رویداد های مختلف تاثیر بگذارد.

به همین علت وقتی با پدیده خودکشی که حالت حدبیشتری بروز و بازنمایی چنین بیماری هایی است (در مورادی که افسردگی و بیماری های فکری عامل آن هستند) روبه رو می شویم باید به یاد داشته باشیم و به یاد مخاطب بیاوریم که این تصمیم تصمیمی حاصل از منطق استدلالی در مغز در شرایط عادی نیست.

به همین علت هم در گزارشگری در خصوصخودکشی توصیه های ویژه ای برای تاکید براین موضوع اجرا شده است. یکی از آن ها این است که در مواردی که فرد درگذشته از خود یادداشتی برای شرح کار خود یا خطاب به خانواده، دوستان یا اجتماع به جای گذاشته است، اگرچه می توان به وجود چنین نامه ای اشاره نمود، اما در خبر و گزارش حادثه نباید محتوای این یادداشت ها را - حتی اگر خصوصی نباشند و خطاب به جامعه نوشته شده باشد- منتشر کرد.

چنین یادداشت هایی حتی در مواردی که ظاهر و ساختار منطقی کاملی دارند، در شرایط فکری نوشته شده که اوج فعالیت مغزی در شرایطی دور از حالت طبیعی است و سعی در شرح منطق تصمیم خود دارد.

باید به یادداشت که به علت اثرات مربوط به افسردگی و سایر بیماری های فکری که ممکن است منجر به خودکشی شوند، مغز فرد در چنین شرایطی در دنیایی متفاوت از دنیای تجربه شده به وسیله ما عمل می نماید. بازگویی این یادداشت ها در این شرایط می تواند عاملی برای گمراه شدن مخاطب باشد و احیانا کسانی را که خود مستعد رسیدن به چنین شرایطی هستند به سوی انجام چنین تصمیمی سوق دهد و یا اینکه به علت اشتباه برداشت از متن، مخاطبان، این تصمیم را تصمیمی معقول و قابل قبول برای همه - نه تنها برای آن شخص - ارزیابی نمایند.

برای همین باید مراقب بود در استفاده از واژه هایی که برای توصیف این پدیده به کار می بریم نیز دقت کنیم. برای مثال با توجه به تابو بودن کلمه خودکشی، شاید ترجیح بدهیم از معادلی مانند مرگ خودخواسته استفاده کنیم. در این مورد باید مراقب باشیم که این فکریت در مخاطب ایجاد نگردد که آن خودی که چنین تصمیمی گرفته است، شخصی در شرایط طبیعی است. در بیشتر موارد خودکشی که ریشه در افسردگی ها دارد، آن خود که تصمیم به خودکشی می گیرد، از فکر و مغزی استفاده می نماید که با مغز او در شرایط طبیعی فرق دارد و به همین علت شاید نتوان این تصمیم را به فردیت او در شرایط طبیعی نسبت داد.

به همین علت هم هست که در مواردی خاص که فرد با بیماری های لاعلاج روبرو است و طلب یاری به مرگ خودخواسته (اتازونی) می نماید، (در کشور هایی که این عمل قانونی است) پیش از اینکه چنین یاریی به او گردد، از شرایط فکری و سلامت آن اطمینان حاصل می نمایند.

شاید این سوال مطرح گردد که آیا با چنین شرایطی اصولا ضروری است در خبر درگذشت فردی به خودکشی بودن آن اشاره کنیم؟

برای روزنامه نگاران پاسخ ساده است: قطعا بله. اگر مرگ فردی ارزش خبری دارد روش مرگ او نیز مهم است به خصوص اینکه با وجود اینکه تصمیم به خودکشی همان طور که اشاره شد داستانی فردی و شخصی است، اما می تواند در بیشتر موراد بازگو نماینده و بیانگر عارضه مهم اجتماعی باشد.

چه اتفاقی می افتد که فردی که شاید از دید بیرونی شخص پیروز و موثری است به چنین نقطه ای می رسد. اگر نقش اجتماع و تعاملات اجتماعی در چنین تصمیمی مهم است پس، این رویداد می تواند شاخصی مهم برای تشخیص معضل دیگری در جامعه باشد و در عین حال هشداری مهم برای دیگران که ممکن است در خطر قرار داشته باشند.

جزئیات ممنوع

نکته مهم دیگر که روزنامه نگاران حرفه ای سعی می نمایند از آن به هر قیمت و بهانه ای پرهیز نمایند انتشار جزییات روش خودکشی یا از آن فاجعه بار تر انتشار تصویر خودکشی فرد است.

این جزییات نه تنها نقشی در داستان شما - جز افزودن باری احساسی - بازی نمی نماید و دانسته ضروری را به خواننده منتقل نمی نماید که می تواند باعث آموزش روش خودکشی شده و حتی تشویقی به این کار برای افراد مستعد به شمار آید.

انتشار تصویر فرد در شرایط صحنه فوت، نیز می تواند باعث گردد تا ما تصویری احساساتی (چه مثبت و قهرمانانه، چه منفی و نشانی از ضعف) از فردی را به مخاطب منتقل کنیم که می دانیم در شرایط پیچیده و خاصی که احتمالا آن را نمی توان طبیعی نامید چنین تصمیمی گرفته است.

نکته مهم دیگر اینکه اگرچه پرداختن به بافتار و چارچوبی که چنین حادثه ای در آن اتفاق افتاده است مهم است (برای مثال آیا فرد پیش از فوت، با فشار اضطراب زای مضاعفی روبه رو بوده است؟ آیا مورد آزار و اذیت و قلدری های آنلاین یا آفلاین قرار گرفته؟ یا هزار و یک مورد دیگر شبیه به این.)، اما اینکه با توجه به موجه بودن آن عوامل یا عدم توجیه آن ها برای فکر ما که در شرایط سالم تری واقع شده است، از فرد درگذشته قهرمان یا بازنده بسازیم، اشتباه غیرقابل بخششی است.

خودکشی یک اتفاق طبیعی نیست و استثنا است و هیچ شخصی را قهرمان یا بازنده و ضعیف نمی نماید.

آن چه باعث می گردد شخصی به قهرمان بدل گردد، یا از او به عنوان فردی ضعیف یاد گردد و یا اصولا از یاد ها برود، مرگ او نیست بلکه زندگی است که پشت سر گذاشته است.

به همین علت هم ما در گزارشگری این پدیده در حالی که در پی ریشه ها و دلایل می رویم، اما مراقبیم که زندگی یک فرد را - چه خوب و چه بد - در آخرین تصمیم حیاتش خلاصه نکنیم.

خودکشی مسری است؟

نکته دیگری که درباره پوشش خودکشی وجود دارد، پدیده ای است که به واگیردار بودن خودکشی معروف است. بر اساس این دیدگاه زمانی که رسانه ها پوشش وسیعی از یک خودکشی ارائه می دهند تعداد رویداد خودکشی های مشابه در جامعه افزایش می یابد. اگرچه نتایج تحقیقات مختلف در باره بعضی از موارد این را تایید می نماید، اما باید در نظر داشت که این موضوع علتی بر عدم گزارش واقعیت نیست بلکه علتی بر درست گزارش کردن آن است.

تحلیلی که در بازه ای ده ساله روی رسانه ها و مساله خودکشی اجرا شده بود نشان می داد که با وجودی که تعداد پوشش خبری و گزارش های مربوط به خودکشی ها در این بازه به طور چشمگیری افزایش یافته، اما روند خودکشی ها در این بازه 30 درصد کاهش یافته است. به این معنی که در بازه زمانی بزرگتر این دو الزاما رابطه علی و معلولی با هم ندارند.

ارین برودوین، گزارشگر حوزه سلامت و فناوری نشریه STAT که فصل گزارشگری سلامت در کتاب راهنمای ویراستاران علم در موسسه روزنامه نگاری نایت (دانشگاه ام آی تی) را نوشته است نکاتی را درباره گزارشگری از خودکشی با خبرنگاران در میان گذاشته است که از جمله آن ها انتخاب کلمه برای بیان داستان است.

او می نویسد:یکی (از مسائلی که با آن روبرویم) استفاده از واژه ها یا اصطلاحاتی خاص درباره خودکشی است. یکی از رایج ترین ترکیباتی که برای توصیف مرگ کسانی که به زندگی خود خاتمه می دهند ارتکاب به خودکشی است. این ترکیب به مخاطب شما مفهومی از ارتکاب به جرم را منتقل می نماید، درحالی که واقعیت این است که در بیشتر موارد خودکشی حاصل دست وپنجه نرم کردنی طولانی و سخت با بیماری های فکری و روانی است. عبارتی بهتر شاید مرگ به واسطه خودکشی باشد.

نکته مهم دیگر، در زمانی که گزارشی درباره خودکشی را ویرایش می کنید این است که اطمینان حاصل کنید که گزارشگران فرآیندی که منجر به مرگ فرد شده است، را با جزییات توصیف ننمایند. چندین مطالعه بازبینی شده به وسیله هم رده ها مدارک و شواهد قابل توجهی از وجود پدیده ای به نام اثر تقلیدی را آشکار ساخته اند. به این معنی که بعدازاینکه یک خودکشی به طور وسیع و گسترده ای موردبحث قرارگرفته و مورد تبلیغ قرار می گیرد، خوشه ای از خودکشی های مشابه اتفاق می افتد که افراد از روش فردی که خبر اول درباره او منتشر شده بود، تقلید نموده اند.

لونا گرینشتاین در یادداشتی که در سال 2018 برای اتحاد ملی درباره بیماری های فکری نوشت، اشاره می نماید: اینکه چطور درباره خودکشی حرف بزنیم، بنویسیم و گزارش کنیم اهمیت دارد. برای کسی که ممکن است به فکر خودکشی افتاده باشد، این احتمال وجود دارد که چنین گزارشی که در آن جزییات فرآیند خودکشی مورداشاره قرارگرفته است، یا ترسیم دقیقی از شرح فرآیند مرگ فرد داشته یا روش استفاده برای مرگ را شرح داده باشد، باعث گردد تا او تصمیم بگیرد این فکر را به عمل بدل کند.

وب سایت گزارشگری درباره خودکشی فهرستی از باید ها و نباید های گزارشگری درباره خودکشی را از قول متخصصان مختلف تهیه و برای استفاده گزارشگران و ویراستاران منتشر نموده است.

بایدها:

مرگ را به عنوان خودکشی گزارش کنید اطلاعات درباره مکان را به شکل عمومی باقی بگذارید و با جزییات بیان نکنید

اگر یادداشتی پیداشده، گزارش کنید که چنین یادداشتی پیداشده، اما تحت آنالیز و مرور است.

اطلاعات مربوط به فرد را در حد اطلاعات عمومی نگاه دارید

اشاره کنید که مهارت های روبروه با شرایط، حمایت و درمان ها و یاری ها می تواند به بیشتر افرادی که به خودکشی فکر می نمایند یاری کند.

علائم هشداردهنده خودکشی و عوامل خطر را توصیف کنید (مواردی مانند تأثیر بیماری های فکری و مسائل موجود در روابط) که خودکشی را در بافتار و چارچوبی معین قرار دهد.

در استفاده از کلمات و داده های مربوط به گزارش مرگ رعایت حال دوستان و اعضا خانواده عزادار را نیز بکنید.

بافتار و چارچوب و داده هایی را مطرح کنید که به باور های رایج مبنی بر اینکه خودکشی را به مفاهیمی، چون قهرمانی، افتخار و وفاداری نسبت می دهد، مقابله کند.

در خصوص خودکشی و شیوع آن تحقیق کافی بر مبنای داده های موجود انجام دهید و از واژه هایی مانند افزایش یا بالا رفتن به جای رشد لجام گسیخته، وفور و مشابه آن بهره ببرید.

نباید ها:

روش و محل وقوع خودکشی را توصیف نکنید.

محتوای یادداشت یا نامه به دست آمده از شخص درگذشته را منتشر نکنید

جزییات شخصی درباره فرد درگذشته را منتشر نکنید.

خودکشی را به عنوان راهی رایج و قابل قبول در مقابله با مسائل تصویر نکنید.

دلایل منجر به خودکشی را ساده انگارانه بیان نکنید و درباره آن برآورد نکنید.

جزییات احساسی را در تیتر های داستان به کار نبرید

خودکشی را به شکلی امری رمانتیک یا باشکوه تصویر نکنید

واقعیت مساله خودکشی و شیوع آن را با واژه هایی مانند همه گیری و سر به آسمان رسیدن تعداد آن ها، بزرگ تر از چیزی که هست نشان ندهید.

شاید نکته مهم دیگری که گزارشگران باید به آن دقت نمایند توصیه هایی است که به افرادی می نمایند که ممکن است با افراد در معرض خودکشی در تماس باشند.

درحالیکه مهم است که به مخاطب یادآوری کنیم که چطور باید مراقب هشدار ها و نشانه هایی باشد که ممکن است بیانگر تمایل فرد به خودکشی باشد، و همین طور ضروری است کلیاتی درباره برخورد با این افراد را به مخاطب یادآوری کنیم، اما باید مراقب باشیم که مخاطب ما با خواندن یک داستان گمان نکند که همه توانایی لازم برای صحبت کردن و تغییر فکر و رفتار فردی مستعد خودکشی را در اختیار دارد. گاهی این برداشت اشتباه به جای اینکه به او یاری کند ممکن است او را بیشتر به این سمت ببرد. به خواننده خود یادآوری کنیم که اگر خود در معرض چنین اندیشه هایی است به مراکز حرفه ای مراجعه کند و هم به سایرین یادآور کنیم که ضمن اینکه کلیت برخورد با این افراد چگونه است برای برخورد دقیق و یادگرفتن شیوه درست مصاحبه با آن ها خود نیز از مراجعه حرفه ای یاری بگیرند.

مصاحبه و روبروه با فرد در آستانه تصمیم خودکشی خود تخصص ویژه ای است که شاید از عهده هر فردی برنیاید.

اگر احیانا به فکر خودکشی هستید یا کسی را می شناسید که نگران خودکشی وی هستید، می توانید از نهاد های مختلفی یاری بگیرید.

در ایران اورژانس اجتماعی با تلفن 123 بیست وچهارساعته برای ارئه مشورت و یاری آماده است.

خط رایگان تلفنی 1480 مشاوره رایگان تلفنی است که بین ساعت های 6 صبح تا 9 شب می توانید با آن تماس بگیرید.

بعلاوه سامانه آنلاین http://moshaver.behzisti.ir و بعلاوه مراکز بهزیستی می توانند به صورت آنلاین یا حضوری مشاوره لازم را به شما ارائه دهند.

منبع: فرارو
انتشار: 20 فروردین 1402 بروزرسانی: 20 فروردین 1402 گردآورنده: aftabesaba.ir شناسه مطلب: 2026

به "نامه پیش از فوت کیومرث پوراحمد باید منتشر گردد؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نامه پیش از فوت کیومرث پوراحمد باید منتشر گردد؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید