نظریه های عجیبی از کائنات که هوش از سر شما می برد
به گزارش آفتاب صبا، اطلاعات زیادی از کائنات داریم، اما به رغم تمامی این اطلاعات هنوز دقیقاً نمی دانیم در کائنات چه خبر است. خوشبختانه به لطف پیشرفت فناوری، دانشمندان پرده های بیشتری از راز های کائنات برداشته اند.
به گزارش گروه وبگردی خبرنگاران، اطلاعات زیادی از کائنات داریم، اما به رغم تمامی این اطلاعات هنوز دقیقاً نمی دانیم در کائنات چه خبر است. خوشبختانه به لطف پیشرفت فناوری، دانشمندان پرده های بیشتری از راز های کائنات برداشته اند. این شرایط باعث شده تا نظریه های جالبی درباره دلایل ایجاد کائنات مطرح شود.
در این نظریه ها به آینده کائنات هم پرداخته شده است. این نظریه ها نه تن ها برای دانشمندان، بلکه برای علاقه مندانی که می خواهند سر از اسرار کائنات در بیاورند هم جالب است. به همین منظور در ادامه با هم نگاهی به نظریه های عجیبی درباره کائنات می اندازیم که هوش از سر شما می برد.
نظریه جهانی غشایی
همان گونه که حتماً شنیده اید، در جهانیی سه بعدی زندگی حضور داریم. بر اساس این نظریه، در 3 جهت مستقیم حرکت می کنیم. در این بین نظریه هایی هم وجود دارد که از وجود بعد های دیگری خبر می دهد. یکی از این نظریه ها، نظریه جهانی غشایی (BraneWorld)، است. در این نظریه بعد بالاتری هم وجود دارد که به آن بالک (Bulk)، گفته می شود. جهانی سه بعدی ما در داخل این بعد بالاتر، شناور است.
این نظریه واقعاً عجیب و غریب است، اما با در نظرگرفتن نظریه جهانی غشایی می توان به پرسش های مهمی در فیزیک پاسخ داد. لیزا رندال (Lisa Randal)، از دانشگاه هاروارد و رامان ساندرام (Raman Sandrum)، از دانشگاه مِریلند، مدلی از جهانی غشایی را پیشنهاد داده اند که نامتقارن بودن نیرو های داخل اتم را دلیلی بر وجود جهانی های غشایی موازی با جهانی ما می داند. در حال حاضر دلایل محکمه پسندی برای اثبات نظریه جهانی غشایی وجود ندارد. با این حال از آن دسته نظریه هایی است که به راحتی نمی توان از کنار آن رد شد.
نظریه بیگ اسپِلَت
در آینده ای بسیار دور، کهکشان ها نهایتاً به میزان ای از هم دور می شوند که نور یک کهکشان به کهکشان دیگر نمی رسد. با این حساب وقتی که ستاره ها سرد می شوند و می میرند، زمانی فرا می رسد که دیگر نور و گرمایی در کهکشان باقی نمی ماند. این شرایط باعث می شود کائنات، سرد و بی نور شود و در خلاء قرار بگیرد.
ممکن است با خود فکر کرده باشید که این شرایط به معمای پایان همه چیز است. اما بر اساس یک نظریه جالب، چنین رویدادی می توان آغاز کائنات نوی را فراهم کند. این شرایط کائنات را در چرخه تکرار قرار می دهد. نظریه جهانی غشایی را که در بالا به اشاره کردیم را به خاطر دارید؟
این شرایطی است که یک جهانی غشایی سرد و خالی با جهانی غشایی دیگری برخورد می کند. با در نظر گرفتن فراهم بودن زمان کافی، این اتفاق درنهایت رخ خواهد داد. نیل تاروک (Neil Tarok) و پل استِین هارت، کهکشان شناس های برجسته، بر این باور هستند که چنین برخوردی میان جهان های غشایی، انرژی لازم برای ایجاد یک کائنات نو را فراهم می کند.
کائنات های سرشار از پلناما
بیگ بنگ (Big Bang)، همچنان به نام پرطرفدارترین نظریه در میان کائنات شناسان به تعداد میرود. در نظریه بیگ بنگ، 2 شاخصه مهم وجود دارد. توسعه کائنات و تابش زمینه کیهانی. از قرار معلوم پس از بیگ بنگ، کائنات کوچک تر و داغ تر بود. با این حال کائنات پر شد از پلنامای درخشان، شبیه چیزی که در خورشید وجود دارد. ما هنوز مراحل پایانی این فاز بسیار گرم را در قالب دریایی از پرتو های نورانی که سراسر فضا را پر کرده، مشاهده می کنیم. توسعه کائنات در بازه زمانی میلیارد ها سال باعث شد تا این پرتو ها سردتر شود و به زیر 270 درجه سانتی گراد برسد. این پرتو ها به رغم سردشدن، هنوز هم از طریق رادیوتلسکوپ ها ردیابی می شود.
تابش زمینه کیهانی عملاً در تمامی جهت ها پرتو دارد. با این حال اگر کائنات همیشه با سرعت فعلی در حال توسعه بود، امکانی برای تعریف تابش زمینه کیهانی وجود نداشت. به همین دلیل بسیاری از دانشمندان بر این باور هستند که تابش زمینه کیهانی از مرحله توسعه بسیار سریع در کمتر از یک ثانیه پس از بیگ بنگ گذر کرده و به ناگاه از مقیاس فرو اتمی به ابعادی برابر با چندین هزار سال نوری افزایش حجم داشته است.
کائنات هولوگرافیک
برای توضیح این نظریه باید یک هولوگرام امنیتی را در نظر بگیرید. چنین هولوگرام هایی عموماً چیزی 2 بعدی هستند که یک تصویر سه بعدی کامل را به نمایش می گذارند. بر اساس نظریه کائنات هولوگرافیک، تمامی کائنات سه بعدی ممکن است از طریق سرحد های دو بعدی رمزگشایی شود.
به زبان ساده تر نظریه کائنات هولوگرافیک، از زندگی در جهانیی شبیه سازی شده خبر می دهد. ایده زندگی در جهانی شبیه سازی شده ممکن است در نگاه اول نه چندان جالب به نظر برسد، اما این رجحان را دارد که نظریه ای است که از لحاظ علمی می توان آن را امتحان کرد. تحقیقاتی که در سال 2017 در دانشگاه دانشگاه ساوتهمپتون انگلستان انجام شد، تعیین کرد این نظریه با الگوی متغیر مشاهده شده در تابش زمینه کیهانی هماهنگی دارد.
نظریه حالت پایدار کائنات
در حال حاضر ناسا نظریه بیگ بنگ را برترین نظریه برای توضیح درباره آغاز کائنات می داند. بر اساس این نظریه، کائنات در ابتدا در هم پیچیدگی زیادی داشت و با گذشت میلیون ها سال، در هم پیچیدگی کمتری پیدا می کند و توسعه می یابد. با این حال نظریه بیگ بنگ، تمامی دانشمندان را قانع نکرده است. به همین دلیل دانشمندانی هستند که اعتقاد دارند حتی کائناتی که در حال توسعه است هم در نهایت ثابت می ماند.
به این نظریه، حالت پایدار کائنات (The steady-state universe)، گفته می شود. بر اساس این نظریه، با دورشدن کهکشان ها از یکدیگر، ماده هیدروژن مانندی در فضای بین کهکشان ها قرار می گیرد. این ماده باعث ایجاد کهکشان های نوی می شود. همان گونه که از نام نظریه حالت پایدار کائنات پیداست، در این نظریه به رغم اینکه همیشه ماده نوی تولید می شود، کائنات در حالتی پایدار واقع شده است. بر اساس نظریه حالت پایدار کائنات، جهان آغاز و پایانیی ندارد.
نظریه چندجهانی
برخی از دانشمندان بر این باور هستند زمانی که کائنات ما در مرحله توسعه متوقف شد، فقط حبابی کوچک در دریایی بزرگ از فضای روبه توسعه بود. بر اساس نظریه چندجهانی (The MultiVerse)، کهکشان های دیگری هم در قسمت های مختلف کائنات دائما ایجاد می شود.
این کهکشان ها، کائناتی چندجهانی را تشکیل می دهد. این نظریه به مجموعه ای فرضی از جهان هایی اشاره می کند که فضا، زمان، ماده و انرژی خاص خودشان را دارند. در هر کدام از این جهان ها، قوانین فیزیکی تعیینی وجود دارد. نظریه چند جهانی یکی از جالب ترین نظریه ها درباره کائنات به تعداد میرود. این نظریه به جهانی ادبیات هم راه پیدا کرده و داستان های جالبی را سراغ داریم که در چندین جهان مختلف رخ می دهد.
برداشت نادرست از جاذبه
نظریه هایی که درباره کائنات وجود دارد وابسته به درک دقیقی است که از جاذبه داریم. جاذبه تنها نیروی فیزیک است که در ابعاد بسیار بزرگ در حد کائنات تاثیر می گذارد. با این حال جاذبه به تنهایی نمی تواند برای بررسی های تعیین نجومی توضیح داشته باشد. اگر سرعت ستاره ها را در گوشه و کنار کهکشان میزان بگیریم، این ستاره ها بسیار سریع حرکت می کنند تا در مدار باقی بمانند. تنها چیزی که جلوی خروج ستاره از مدار را می گیرد، جاذبه کششی کهکشانی است که آن را مشاهده می کنیم. این شرایط برای کهکشان ها هم صدق می کند. به عبارت دیگر جاذبه ماده مشهود، نیروی قوی برای نگه داشتن کهکشان ها در کنار یکدیگر است.
برای توضیح بیشتر درکی که از جاذبه داریم، 2 راه حل وجود دارد. راه حل اول که در بین دانشمندان محبوبیت بیشتری دارد به ماده تاریک (Dark Matter)، اشاره می کند. این ماده فقدان جاذبه را جبران می کند. در این بین دانشمندان دیگری هم بر این باور هستند که ما برداشت نادرستی از جاذبه داریم. این دانشمندان معتقدند تعریف فعلی ما از جاذبه باید با مفهوم نوی با نام دینامیک نیوتونی اصلاح شده (Modified Newtonian Dynamics)، جایگزین شود. در حال حاضر اطلاعات کاملی از ماده تاریک و دینامیک نیوتونی اصلاح شده وجود ندارد. با این حال چه بسا مفهومی که فعلاً از جاذبه داریم نادرست باشد.
نظریه فضا زمان فوق مایع
حتی اگر باور داشته باشیم که فضا سه بعد دارد، باز هم بعد چهارمی با نام زمان را نمی توان نادیده گرفت. با این حساب می توان وجود کائنات را با چهار بعد فضا زمان متصور شد. بر اساس برخی از نظریه ها، کائنات را نمی توان به ستاره ها و کهکشان ها محدود کرد. برای بررسی کائنات باید ماده ای فیزیکی، شبیه به اقیانوسی از آب را در نظر داشت. بر اساس نظریه فضا زمان فوق مایع (Space Time SuperFluid)، همانند آب که از مولکول های بی تعدادی تشکیل شده، فضا زمان هم از ذرات میکروسکوپی تشکیل شده است. این ذرات در سطحی بسیار عمیق تر از ابزار های تشخیص ذرات وجود دارد.
نظریه فضا زمان فوق مایع، فضا و زمانی را ترسیم می کند که فوق مایع است و هیچ مقاومتی در برابر جاری شدن ندارد. این ماه به ذرات متلاطم بسیار ریزی تقسیم می شود و ممکن است از حالت کهکشانی درست شده باشد. برای توضیح دادن نظریه فضا زمان فوق مایع، می توان این گونه گفت که اگر جهان در حال چرخیدن باشد، بعد چهارم فوق العاده رسانایی تحت تاثیر این چرخش قرار می گیرد و پراکنده می شود. این چرخش ها، ساختار هایی مانند کهکشان ها را توسعه می دهند.
نظریه شبیه سازی
تمامی نظریه هایی که تا به امروز به آن ها اشاره کردیم، ماحصل تحقیقات دانشمندان بودند. در این بین، نظریه ای که اکنون به آن اشاره می کنیم، از طریق فلاسفه مطرح شده است. برخی از فلاسفه معاصر، احتمال می دهند کائنات از طریق رایانه های بسیار پیشرفته ای شبیه سازی شده باشد.
اگر اهل تماشای فیلم های پرهیجان باشید، حتماً با نظریه جهانی شبیه سازی شده در فیلم ماتریکس (Matrix)، آشنا شده اید. از آنجایی که این نظریه هیچ پشتوانه علمی ندارد، با علم و دانش نمی توان آن را امتحان یا اثبات کرد. با این حال فیلسوفان مطرحی را سراغ داریم که مدعی هستند در یک جهانی کاملاً شبیه سازی شده زندگی می کنیم.
نظریه سفر خویش کامگی کائنات
قدرت جاذبه بر اساس چندین ثابت اصلی مانند الکترومغناطیس و نیرو های درون اتمی تعیین می شود. تا جایی که علم ثابت کرده، این اعداد، می توانند هرگونه ارزش کاربردی داشته باشند. اما اگر ارزش آن ها به میزان بسیار کمی تغییر کند، کائنات با چیزی که اکنون می شناسیم تغییرات مهمی پیدا می کرد.
به زبان ساده تر تغییر ثابت های الکترومغناطیس و نیرو های درون اتمی، زندگی ما انسان ها و تمامی محیط اطرافمان را کاملاً دگرگون می کرد. چه بسا که اگر محاسبات کائنات به این گونه انجام نمی شد، وجود ما انسان ها غیرممکن بود. به همین دلیل برخی از افراد، مدعی هستند کائنات با دقت بسیار زیاد برای زندگی و دگرگونی پیوسته انسان ها طراحی شده است. نظریه سفر خویش کامگی کائنات (Cosmic ego-trip)، یکی دیگر از نظریه هایی درباره کائنات است که اثبات آن با علم و دانش اکنون انسان بعید به نظر می رسد.
منبع: رجحانن ها
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان