سرگذشت آیینه در زندگی مردم ایران زمین
به گزارش آفتاب صبا، هنر آینه کاری از زیباترین هنرهای تزیینی است که به صورت های گوناگون درون ساختمان ها، مخصوصا زیارتگاه ها و کاخ های سلطنتی و احیانا خانه های شخصی جلوه گری می نماید. برای آشنایی با این هنر همراه خبرنگاران باشید.
آینه کاری هنری است با قدمتی شگفت که از پیشینه نخستین و شروع این هنر ظریف در ایران اطلاع قطعی در دست نیست. آنچه می توان در این زمینه گفت این است که مرحله نخستین و ابتدایی این هنر مربوط به اواخر سلطنت شاه عباس بزرگ می شود که اکنون نمونه ای از آن سراغ نمی رود و می توان گفت کهن ترین اثر موجود در ایران آینه کاری های کاخ چهلستون اصفهان از زمان شاه عباس دوم است.
علت این امر آن است که در دوران شاه عباس بزرگ بازرگانی ایران با فرنگستان رونق بسزا یافت و از جمله کالاهای وارده جام های آینه بود که از شهر ونیز به ایران می آوردند و با توجه به دوری راه و چگونگی وسایل حمل و نقل آن موقع و شکننده بودن جام آینه چه بسا تا رسیدن آن به مقصد میزانی از این کالای کمیاب و گران قیمت آن موقع می شکست و کم کم استادان ایرانی درصدد برآمدند که قطعات جام های شکسته آینه را برای تزیین درون ساختمان ها بکار برند و با چنین ابداعی شکسته های جام های آینه را به برترین ترتیب مورد بهره برداری قرار دادند و در عین حال کاخ شاهی را به صورتی تازه و بدیع آراستند و پس از آن به تدریج هنر آینه کاری به صورت های گوناگون و در موارد مختلف مرسوم و متداول شد.
در دوره قاجاریه مخصوصا در زمان ناصرالدین شاه، هنر آینه کاری رونق و توسعه یافت و به ویژه هنرمندان شیراز از نظر نازک کاری ها و روی هم قرار دادن شیشه های مختلف ساده و رنگی و جام ها و گلبرگ های ریز آینه، در این زمینه هنرنمایی و ابتکار فراوان به خرج داده اند.
اما آنچه در اینجا قصد پرداختن به آن را داریم در واقع سرگذشت آینه در زندگی ما ایرانیان است. آینه در زندگی ایرانی مقامی والا و سرگذشتی جالب داشته است. این سرگذشت در زندگی ایرانیان که همواره با شعر و ادب سروکار داشته اند با شیرینی شعر و ادب درآمیخته و شیرین تر و دلکش تر شده. شاید در هیچ زبانی و در میان هیچ ملتی آینه چنین مقام و منزلتی که در زبان و ادب فارسی دارد، نداشته است.
آینه در ادب فارسی
در ادبیات کهنسال ما واژه آینه بسیار به کار برده شده، همه جا آینه نماینده صفا، پاکی، بی ریایی، راستی و راستگویی است. دل های پاک و ضمیرهای روشن به آینه شبیه شده اند.
به عکس هرگاه خواسته اند از دل های پرکینه و مغزهای نادرست و کج فکر سخن به میان آورند، آن ها را به آینه زنگ خورده تشبیه نموده اند. بد نیست بر آنچه گفته شد شواهدی بیاوریم.
سعدی شیرین سخن، سخت دلتنگ از کم ارجی خود نزد یار می نالد و می گوید:
بخت آینه ندارم که در او می نگری خاک بازار نیرزم که بر او می گذری
آینه اغلب در شعر شعرا نماینده راستگویی است و آنچه در برابر او قرار می گیرد، همان را نشان می دهد نه زشت تر و نه زیبا تر:
تا چه شکلی تو در آینه همان خواهی دید شاهد آینه تست، ار نظر هوش کنی
چنانکه گفتیم آینه ای که همواره مظهر پاکی و صفا است و چون زنگار گرفت نشانه تیرگی و آنگاه به دل های خالی از مهر و صفا مانند می شود. چه همانگونه که آینه زنگ خورده نمی تواند جلوه گاه جمال باشد، دل خالی از صفا نمی تواند آینه حقیقت و تجلی نور خدایی شود. سعدی چه خوش می گوید:
دل آینه صورت غیبست ولیکن شرطست که بر آینه زنگار نباشد
پس از این گفت وگو درباره آنچه برخی از شعرای شیرین سخن ما در وصف آینه گفته اند به اصل موضوع برمی گردیم.
تاریخچه آینه در ایران
بی گمان از آن روزگار که بشر پا به عرصه وجود گذاشت، احتیاج به آینه را حس کرد. این احتیاج روزبه روز رجحان گرفت و برای برطرف این احتیاج بشر اولیه از آینه ای که طبیعت در اختیار او گذاشته بود، یعنی آب استفاده کرد. باید دانست که همین آب بشر را به شناختن آینه رهنمون شد و به داشتن آن حریص ساخت.
اگر به نظر بیاوریم که انسان های اولیه برای نوشیدن آب ناچار بودند به داخل نهر یا حوضچه های طبیعی خم شوند، درمی یابیم که از کجا بشر به خاصیت انعکاس تصویر پی برد و به داشتن وسیله ای که بتواند صورت خود را به راحتی در آن ببیند علاقه مند شد. این آرزوی بشر زمانی که فلزات کشف شدند، جامه عمل پوشید. کشف فلزات به خصوص مس سبب شد که اولین آینه همراه با سایر ابزار فلزی به دست بشر ساخته شود. بنابراین باید گفت بشر عصر مس مخترع آینه بوده است. در ایران قدیمی ترین آینه از حفریات سیلک (نزدیک کاشان) به دست آمده. این آینه ها عبارت اند از صفحات مدوری از مس که اطراف آن اندکی برآمده ساخته شده و فاقد دسته اند. به این ترتیب از حدود هزاره چهارم قبل از میلاد ساختن آینه در ایران شروع شده است.
در این صفحات مسین به نحوی صیقلی می شدند که قابلیت انعکاس می یافتند. پس از آنکه مس جای خود را به مفرغ داد، آینه ها نیز از جنس مفرغ ساخته شده اند.
از حفریات تپه حصار دامغان، شوش، خوروین فارس، املش و سایر نقاط ایران آینه های برنزی به دست آمده که قدمت آن ها بین 1000 تا 3000 ق.م است. این آینه ها اغلب دسته ای کوتاه دارند. در میان اشیا برنزی مکشوفه از لرستان نیز تعدادی آینه به دست آمده است.
به طور کلی آینه های برنزی شامل صفحات نازک و مدوری هستند که هر دو طرف آن به خوبی صاف و صیقلی می شده است. گاهی دسته آینه عبارت است از زنی که آینه را روی دست های خود نگه داشته است.
علاوه بر آینه های کوچک دستی آینه های پایه دار نیز ساخته می شد. این آینه عبارت است از صفحه ای نسبتا بزرگ با پایه ای استوانه ای شکل و توخالی که بر صفحه مدور کوچکی راسخ شده و قادر است بر پایه خود بایستد. چنان که دیده می شود آینه روی دست های مجسمه زنی قرار داده شده است. این آینه متعلق به هزاره اول ق.م است. در ادوار تاریخی ایران نیز ساختن آینه به نحوی بهتر و شفاف تر ادامه یافت.
متأسفانه از دوره امپراتوری با عظمت هخامنشی آینه ای تا به امروز به دست نیامده است، اما ضروری است در اینجا که سخن از آینه و سوابق آن است از کاخ تچر داریوش بزرگ نام ببریم. این بنا که از کاخ های زیبای تخت جمشید است و قسمتی از آن مانند درگاه ها، طاقچه ها و قسمتی از دیوار تقریبا سالم مانده از سنگ های سیاه کاملا صیقلی ساخته شده است. شفافیت سنگ های این کاخ به ویژه قسمت داخلی پنجره های تالار مرکزی به میزانی است که تصویر چهره به خوبی در آن منعکس می شود. به همین سبب این تالار را تالار آینه نامیده اند. این تالار را باید اولین تالار آینه ساخته شده در دنیا دانست.
از دوره سلوکی آینه مفرغی مدوری در کرمانشاه به دست آمده ، نقش پشت این آینه عبارت است از تعدادی دایره های داخل هم که با خطوط موازی تزیین یافته است.
در میان اشیا مکشوفه متعلق به دوره ساسانی نیز آینه کوچک مدوری وجود دارد که در املش کشف شده است. جالب توجه اینکه این آینه هنوز جلا و درخشندگی خود را حفظ نموده است. نقش پشت این آینه شامل چهار برگ متقابل است که به وسیله دایره های متحدالمرکزی احاطه شده است.
در این دوره معمولا برای اینکه آینه بهتر جلا پذیرد و صیقلی شود میزان زیادی نقره در آلیاژ آن مصرف می شد. گاهی نیز به طور خالص از نقره تهیه می شد.
آینه های ساخته شده در دوره اسلامی بیشتر آینه های بی دسته اند. البته آینه های دسته دار نیز ساخته می شود که تعداد آن ها کمتر است. این آینه ها صفحاتی مدورند که یک طرف آن دارای نقوش برجسته شامل تصاویر حیوانات، گل و گیاهان مختلف، خطوط تزیینی و طرف دیگر به خوبی صیقلی شده است. معمولا در پشت این آینه ها قسمت برجسته سوراخ داری است که از آن نخ می گذراندند و به این ترتیب آینه قابل آویزان کردن می شد.
آینه های دسته دار اغلب دارای دسته های سوهان کاری شده یا قلم زده و برجسته اند، علاوه بر آینه های برنزی و مسین از آهن نیز آینه ساخته می شد. در ادبیات فارسی از آینه چینی که گویا از چین به ایران می آوردند و از فولاد جواهردار ساخته می شده و بعلاوه از آینه رومی نام برده شده است. آینه های فلزی تا مدتی جلای خود را حفظ می کرد. البته برای حفظ جلای آن ناچار بودند که گاهی آن را صیقل دهند. بنا بر آنچه در ادبیات ما ذکر شده جلادهنده آهن، خاکستر بوده است.
هر کجا آینه ببینی صیقلش خاکستر است
اما هنگامی که آینه در اثر رطوبت اکسیده می شد، زودودن زنگ آن امکان پذیر نبود و آینه بدون مصرف می ماند:
ایکه درونت به گنه تیره شد ترسمت آینه بگیرد صقال
پیاپی بیفشان ز آینه گرد که مصق نگیرد چو زنگار خورد
علاوه بر استفاده آرایشی از برخی آینه ها، استفاده جادوگری، طلسم یا معالجه امراض نیز می شد.
روی سطح این قبیل آینه ها ادعیه مختلف کنده کاری می کردند. این عمل نه تنها در ایران، بلکه در ممالک اروپا نیز معمول بوده است.
در دوره صفوی ساختن آینه های فلزی ادامه یافت، آینه های این عصر نیز مانند سایر لوازم فلزی عصر صفوی زیبا و پر نقش ونگار است. از قرن 11 هجری آینه های بلورین از اروپا به وسیله تجار وارد ایران شد. اما این آینه ها نتوانست به طور کلی آینه های فلزی را منسوخ کند، بلکه ایرانیان آینه های فلزی را بر آینه های بلورین ترجیح می دادند. به این علت که در آلیاژ آینه های فلزی میزان زیادی نقره به کار می رفت و در نتیجه شفافیت فراوان به دست می آورد و از نظر شفافیت با آینه های بلورین رقابت می کرد.
علاوه بر این آینه های فلزی در معرض خطر شکستن قرار نداشتند. بنابراین از نظر مادی نیز با صرفه تر بودند و از همه مهم تر آینه های شیشه ای که از اروپا به ایران آورده می شد، مقاومت زیادی در برابر هوای خشک ایران نداشتند و به زودی قلع پشت آن ها از بین می رفت و آینه بدون استفاده می ماند. در حالی که آینه فلزی را با گرد سمباده کوبیده بسیار نرمی صیقلی می دادند و جلای آن به خوبی حفظ می شد. به طور کلی در زمان صفویه آینه های فلزی هنوز رواج داشت و تعداد کمی آینه های بلور مورد استفاده مردم بود.
در میان تحف و هدایایی که از ممالک خارج به دربار ایران می رسید، تعداد زیادی آینه های بزرگ سنگی نیز موجود بود و بعد از دوره صفوی نیز ارسال این آینه ها به عنوان هدیه از طرف پادشاهان اروپا به دربار ایران ادامه داشت.
قاب آینه
در اروپا از اواخر قرن هفدهم آینه های بلوری به ایران وارد شد. به تدریج با توسعه تجارت ایران و اروپا پیشرفت فن آینه سازی و مقرون به صرفه شدن آن به سبب فراوانی، آینه های فلزی از استفاده افتاد و به کل فراموش شد. آینه های بلوری اولیه گران قیمت و اغلب قطور به آینه سنگ مشهور بود. آینه نیز مانند همه اشیا دیگر چنان که عادت ایرانیان است از تزیینات بی بهره نماند. راه های مختلفی برای تزیین آینه و ساختن قاب های متناسبی برای آن ها اتخاذ شد. همین قاب ها رشته ای از هنر تزیینی ایران را تشکیل می دهد.
قاب آینه ها انواع مختلفی دارند. دسته اول را باید قاب آینه های رنگ روغنی دانست. این قاب ها اغلب شامل دو قسمت هستند: قسمت اول قاب خود آینه و قسمت دوم دری که روی آینه و قاب را می پوشاند. این درها بیشتر با لولاهای ظریف به قاب متصل شده اند و گاهی نیز بدون لولا و از آن جدا هستند. تمام سطوح داخلی و خارجی این قاب ها نقاشی و حواشی آن تذهیب شده است. نقوش این قاب ها شامل گل و بوته، تصاویر پرندگان و نقوش انسانی است و روی آن ها را ورقه ضخیمی از روغن می پوشاند تا نقاشی از هرگونه صدمه و زیان در برابر آب و هوا و غیره محفوظ بماند.
نوع دیگر قاب آینه ها، قاب های خاتم هستند. قاب های خاتم در سه نوع مختلف ساخته شده اند. اول قاب های کشویی که شامل دو قطعه هستند، قطعه اول آینه و قاب آن و قطعه دوم دری است که به طور کشویی روی آن را می پوشاند.
گاهی قاب آینه های خاتم به همان صورت قاب های رنگی و روغنی لولادار ساخته شده و برخی از آن ها تنها شامل یک قاب ساده اند که آینه در وسط آن قرار گرفته و اطراف و پشت آن خاتم کاری شده است. قاب آینه های خاتم نیز به ابعاد و اشکال مختلف ساخته شده است. برخی از آن ها در جیب بغل لباس به آسانی جا می گیرند و به قاب آینه های بغلی مشهورند.
دسته سوم از قاب آینه ها، قاب های منبت هستند. این قبیل قاب آینه ها از چوب های منبت کاری شده درست شده اند. گاهی مهارت در کندن نقوش و برجسته ساختن آن ها و مشبک کاری روی این قاب آینه ها حیرت انگیز است.
گل و مرغ، برگ و بوته، نقوش انسانی و حیوانات مختلف یا گاهی داستان های تاریخی، موضوع نقوش این قاب آینه ها را تشکیل می دهد. این قاب آینه ها نیز گاهی کشویی و زمانی دردار ساخته شده اند.
نوع دیگری قاب آینه وجود دارد که از جنس پارچه های مختلف مانند تافته و اطلس می دوختند و روی آن را سوزن دوزی می کردند. گاهی این قاب آینه ها از جنس زری، ترمه یا مخمل دوخته می شد که در آن صورت سوزن دوزی نمی شد.
منبع: کجارو / %D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%8C%E2%80%8C%DB%8C%D8%B2%D8%AF%D8%8C+%DB%B1%DB%B3%DB%B8%DB%B2 / %D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D9%88+%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85.+%D8%A8%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87+%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87+%D9%88+%D9%86%D9%82