زخم کهنه اختلافات داخلی و فروپاشی شورای همکاری
به گزارش آفتاب صبا، خبرنگاران: با سرباز کردن زخم پادشاهی عمان علیه عربستان سعودی در اقدامی غافلگیر کننده شمارش معکوس برای فروپاشی ببر کاغذی اتحادیه عرب شروع شده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرنگاران، عبدالباری عطوان تحلیلگر ارشد مسایل منطقه ای در مقاله ای در نشریه الکترونیکی رأی الیوم نوشت: کشورهای خلیج [فارس] تغییر می نمایند، رفتارهای حاکمان این کشورها نیز مانند ملت هایشان تغییر می نماید؛ اما این تغییر به صورت شتابزده و بی سابقه ای دنبال می گردد. دیگر شاهد اظهارات مقامات این کشورها همراه با ابهام و به دور از مواضع سیاسی شفاف و روشن بویژه در مسایل خلیجی نیستم. این در حالی است که در سی سال گذشته از عمر شورای همکاری های خلیج فارس نشانه های پیری بر این شورا نشسته و باعث بسته شدن کانال های نوآروی و تجدید شده است، البته اگر این روینمودها به طور کل وجود داشته باشد.
دیروز اتفاقی مانند صاعقه از سوی سلطنت عمان یعنی آرام ترین و محافظه کارترین کشور عضو شورای همکاری های خلیج در این شورا افتاد. یوسف بن علوی وزیر خارجه این کشور بمب خبری بی سابقه ای را آنهم در قلب منامه پایتخت بحرین و در جریان مشارکت در نشست مصاحبههای سالانه به اسم این شورا منفجر کرد. وی در اقدامی غافلگیر نماینده در میان حاضران ایستاد و میکروفون را در دست گرفت تا به اظهارات نزار مدنی وزیر مشاور دولت سعودی در امور خارجه پاسخ دهد، وی به صورت کاملا شفاف و بدون تردید پروژه اتحادیه خلیج فارس که در سخنرانی طرف سعودی از تریبون مصاحبههای منامه پیشنهاد شده بود را رد کرد و در یک کلام گفت: ما از تشکیل این اتحادیه ممانعت نمی کنیم، اما اگر این اتحادیه تشکیل گردد، عضو آن نخواهیم بود.
خطرناک تر از همه اینها اینکه بن علوی که همیشه با آرامش بی سابقه ای همراه است؛ پا را از این هم فراتر گذاشت و در اظهاراتی در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه علنا تهدید کرد که اگر تصمیم به برپایی این اتحادیه بنا به دعوت شاه عربستان و اصرار وی در شورای همکاری های خلیج [فارس] مصوب گردد، کشورش به صورت کلی از عضویت این شورا عقب نشینی می نماید.
خشم بی سابقه عمان نمی تواند آنی، عاطفی یا واکنشی غیر حساب شده باشد؛ چرا که این رفتارها جزو ماهیت کشورهای خلیج فارس و بویژه عمانی ها نیست. باید دید چه کاسه ای زیر نیم کاسه هست و انبار فشرده این خشم در کجا بود که منتتظر رسیدن فرصتی برای بروز در ملأ عام و رسیدن به حالت انفجار بوده است.
ما سعی می کنیم عوامل این رفتار را جستجو کنیم. در این رستا باید از جغرافیا شروع کنیم و بگوییم که این خشم عمانی ها در بحرین آنهم در حضور بیشتر وزاری خارجه عربی و چاک هگل وزیر جنگ آمریکا و بسیاری از وزرای اروپایی و جهانی یا نمایندگان آنها در منامه سرباز کرد.
عامل زمان بندی نیز که از نظر ما مهمتر از همه عوامل دیگر است، نشان می دهد که این اتفاق چند روز پس از آن روی داد که توافقنامه هسته ای ایران با کشورهای 1+5 در ژنو امضا شده است، جالب اینجاست که پادشاهی عمان میزبان مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا است و این اقدام بدون اطلاع کشورهای دیگر خلیج از جمله عربستان سعودی اجرا شده است.
نکته قطعی اینجاست که شیخ صباح الاحمد امیر کویت که کشورش ریاست نشست سالیانه خلیج فارس در روز سه شنبه را بر عهده دارد، بیشترین فردی است که در این رابطه نگران شده است، چرا که اصلا روی چنین اتفاقی حساب ننموده بود. این در حالی است که وی به تازگی تقریبا پیروز شده است اختلافات سعودیها و قطری را که نزدیک بود به فروپاشی شورای همکاری منجر گردد، به حالت تعلیق در آورده است. اتفاقی که با سفر تمیم بن خلیفه امیر قطر به ریاض شکل گرفت تا اندی خشم پادشاه سعودی در خصوص خروج قطر از اجماع کشورهای خلیجی در حمایت از اخوان المسلمین در مصر را آرام کند، اما این بار اختلافات سعودی- عمانی سرباز کرد، اختلافی که نه تنها اجلاس سران را به حالت انفجار می رساند، بلکه شورای همکاری ها را نیز به عنوان یک چتر منطقه ای به حالت انفجار رسانده است.
پادشاهی عمان عادت ندارد اظهارات صریح و قوی اینچنینی مانند سخنان بن علوی را از خود نشان دهد؛ اما به نظر می رسد که این بار دیگر از عملکرد و فایده شورای همکاری های خلیج و عضویت خود در این شورا ناامید شده است. این ناامیدی از زمانی صورت گرفت که عربستان و دیگر کشورها پیشنهاد عمان در خصوص تشکیل ارتش خلیجی قوی با آموزش و تسلیحات بالا با عضویت بیش از 100 هزار نفر تحت عنوان سپر جزیره را رد کردند. موضوعی که بیشتر عمان را ناراحت نموده، این است که بعضی از مقامات شورا، این کشور را متهم می نمایند که حتی شغلهایی را نیز برای بعضی شهروندان خود در راستای رسیدن به این ارتش جستجو می نماید، این در حالی است که به اعتقاد عمان تجاوز عراق به کویت در سال 1990 به بیشتر کشورهای خلیج نشان داده که چقدر در تصمیم خود در رد تایید این پروژه اشتباه نموده ند و نمی دانیم که آیا عربستان سعودی نیز بین پشیمان شدگان قرار گرفته است یا نه؟
تعیین است که سلطنت عمان دیگر به شورای همکاری ها به عنوان یک چارچوب وحدت بخش نگاه نمی نماید که بتواند برای این کشور و ملتش فایده ای داشته باشد، به همین علت از بعضی از موسسات و ساختارهای فرعی آن خارج شده و از همان روز اول پیوستن به واحد پول یکپارچه خلیجی را رد نموده است. این کشور به همین دلیل ارتباط قوی با ایران را حفظ نموده است، این در حالی است که هم پیمانان آن برای جنگ علیه این کشور تبلیغ و تحریک می نمایند.
باید صریح باشیم و قبول کنیم که شورای همکاری های خلیج به عنوان یک تجمع منطقه ای برای کشورهای غنی و ملت های با تعداد پایین جمعیتی آنهم در منطقه ای نفتی که رقابت های بزرگی در میان کشورهای بزرگ منطقه ای برای بلعیدن آن در دست اجراست؛ نمی تواند امیدهای ملت ها را در ایجاد وحدت و تحقق ابزار قدرت و اتحاد نظامی قبل از اقتصادی محقق کند، به همین علت است که شکاف وارد شده و اختلافات مرزی نیز آن را از بین برده و این شورا به یک هیکل عظیم صوری تبدیل شده است.
اختلافات قطر و عربستان سعودی هگز آرام نخواهد شد؛ حتی اگر برای مدتی کوتاه شاهد آرامش باشد، اختلافات قبیله ای به سختی حل می گردد، این در حالی است که این دو، تنها کشورهای منطقه هستند که با مذهب وهابیت اداره می گردد و هر دو خاندان حاکم در آن ها از منطقه نجد هستند، با این وجود اختلافات دو طرف نزدیک بود در اوایل دهه نود به اختلافات و درگیریهای مرزی منجر گردد و نزدیک بود که هفت سال پیش نیز نیروهای نظامی عربستان سعودی از شدت خشم مقامات این کشور از شبکه الجزیره، به قطر حمله نمایند. این خشم به علت پخش یک مستند از شبکه الجزیره بود که اسنادی را در به دست داشتن سلطان بن عبدالعزیز ولیعهد متوفی این کشور و بعضی فرزندان وی در دریافت رشوه های میلیاردی برای انجام معامله تسلیحاتی یمامه رو کرد. حمایت قطر از اخوان المسلمین در مصر و رقابت سعودی ها با دوحه برای تسلط بر مخالفان مسلح سوری از دیگر ابعاد اختلافات میان دو طرف به شمار می رود.
درگیر های خلیج در خاک مصر ابعاد سیاسی و اقتصادی مختلفی به خود گرفته است، قطر از محمد مرسی رئیس جمهور مخلوع این کشور و اخوان المسلمین حمایت می کرد؛ این در حالی است که 4 کشور عربستان، امارات، کویت، و بحرین از عبدالفتاح السیسی حماتت می نمایند که مرسی را در کودتایی نظامی براندازی کرد. در این راستا السیسی یاری دو میلیارد دلاری قطر به مصر را از روی خشم خود به بهانه سود بالای این یاری ها به قطر برگرداند تا در مقابل چهار کشور دیگر خلیجی 15 میلیارد دلار را به خزانه مصر تزریق نمایند، با این وجود عمان در تمامی این اتفاقات بی طرف بوده است.
در خصوص درگیر یهای مرزی عربستان و امارات بر سر چاه نفتی الشیبه نیز که روزانه بالغ بر نیم میلیون بشکه نفت فراوری می نماید و نوار مرزی العیدید (به طول 40 کیلومتر) نیز اوضاع در شرایط کنونی به حال تعویق در آمده است تا دو طرف بتواند با خیال آسوده به مقابله با ایران و آرمان های هسته ای این کشور بپردازند و از سوی دیگر با اخوان المسلمین و ائتلاف قطر با این جنبش مقابله نمایند. بنابراین اختلافات همچنان آتش زیر خاکستر است و ممکن است در هر زمانی شعله ور گردد. از دیگر اختلافات موجود این است که امارات نیز پیوستن به واحد پول متحد کشورهای عضو شورای همکاری را نمی پذیرد، این کشور نیز در این عامل مانند عمان عمل می نماید، البته انگیزه های دو طرف در رد این درخواست اندکی متفاوت است.
نشست سران کویت که سه شنبه این هفته برگزار خواهد شد، از تمام نشست های سران دیگر متفاوت خواهد بود، چرا که اگر در سطح رهبران کشورها برگزار گردد، همراه با چهره هایی عبوس و اخمو خواهد بود. البته نمی توانیم بگوییم که این آخرین نشست در این سطح خواهد بود، اما فرصت های موجود برای غلبه بر این چالش ها بسیار محدود است.
شورای همکاری های خلیجی در حالت احتضار قرار گرفته است، من می دانم که این توصیف بسیاری را دلخور خواهد نمود، اما این یک واقعیت است، اعضای عرب این شورا همان سرنوشتی را شاهد خواهند بود که دیگر ائتلاف ها و شوراهای خلیجی شاهد آن بوده اند، البته یک تفاوت در این میان وجود دارد و آن این است که این کشورها دیگر اصراری برای مخفی کردن اختلافات خود ندارند و نمی خواهند اختلافات را پنهان نموده و ادعای همبستگی و همزیستی نمایند و بگویند همه چیز بر وفق مراد است. نسل جوان عربی که حدود 60 درصد از جمعیت این کشورها را تشکیل می دهد، دیگر در سایه انقلاب تکنولوژیکی و توسعه علوم ارتباطات مردمی و اجتماعی و پیشرفت ابزارهای آن، دیگر چیزهایی که پدرانشان پذیرفته بودند را نمی پذیرند.
منبع: تسنیم