3 انشا درباره عینک به سبکهای مختلف - آفتاب صبا

یکی از روش های نوشتن انشا، طبقه بندی کردن موضوع است. با این کار موضوع ریز می گردد و راحت تر می توانید انشا بنویسید. اگر می خواهید در خصوص عینک انشا بنویسید؛ موضوع کلی شما عینک است که می توانید آن را به شکل ظاهری عینک، تاریخچه ساخت عینک، جایگزین های عینک و انواع عینک طبقه بندی کنید. حتی می توانید هریک از این دسته ها را دوباره طبقه بندی کنید. به عنوان مثال انواع عینک را در یک انشای داستانی به عینک های بدون دسته قدیمی، عینک های با جنس ها و مدل های مختلف، عینک آفتابی و... طبقه بندی نموده ایم.

در مطلبی که می خوانید، 3 انشا درباره عینک با روش طبقه بندی نوشته ایم که هر دو آنها از سه قسمت: مقدمه، بدنه اصلی و نتیجه گیری تشکیل شده اند. می توانید از این انشاها بهره ببرید و یا از آنها ایده گرفته و خودتان انشا بنویسید.

1. انشا کوتاه در خصوص عینک توصیفی

مقدمه: انسان ها به ابزارها و وسایل گوناگونی نیاز دارند. این ابزارها نیازات روزمره آنها را رفع نموده و زندگی را آسان می نمایند. یکی از این ابزارها عینک است .

بدنه: عینک از دو عدسی و یک قاب یا فریم درست شده است که توسط بینی و گوش ها نگه داشته می گردد و جلوی چشم قرار می گیرد. عینک با رفع عیوب بینایی به چشم ها یاری می نماید تا دید بهتری داشته باشند. جنس عینک ها از دسته های فلزی یا کائوچو و پلاستیک ساخته شده است و شیشه های آنها نیز انواع مختلفی دارد. که به مرور زمان سبک تر شده و طراحی مناسب تری پیدا نموده است .

در تاریخچه ساخت عینک، بعضی می گویند چینی ها عینک را دو هزار سال قبل ساخته اند ولی ظاهرا آنها تنها از این وسیله برای مراقبت از چشم هایشان در برابر نیروهای شیطانی استفاده می کردند. بعضی دیگر عقیده دارند اولین عینک را سالوینو دارماتی اهل ایتالیا، در سال 1284 میلادی ساخت. بعضی دیگر اختراع عینک را به مردی به نام روچربیکنبا نسبت می دهند که در سال 1266 میلادی با گذاشتن یک گوی کوچک شیشه ای روی کتاب، خطوط و کلمات را درشت تر و واضح تر می دید .

برای عینک جایگزین هایی به وجود آمده است. دسته ای از لنز استفاده می نمایند و بعضی دیگر با عمل جراحی و لیزر نقص بینایی را رفع می نمایند. بعضی صرفاً از جنبه زیبایی و تمایل به نداشتن عینک دست به عمل لیزر یا استفاده از لنز می زنند. برای بعضی از افراد جایگزین کردن عینک لازم است مانند ورزشکاران که نمی توانند از عینک در فعالیت های ورزشی استفاده نمایند .

عینک ها فقط یک ابزار برای افرادی که چشم های ضعیف دارند نیستند. افراد در تهیه عینک به آن به عنوان یک وسیله زیبایی هم نگاه می نمایند. بعضی از عینک ها آفتابی هستند و برای جلوگیری از نور خورشید استفاده می شوند. اگر جنس شیشه عینک آفتابی مناسب نباشد، موجب آسیب رسیدن به چشم می گردد. عینک هایی وجود دارد که با آنها می توان فیلم های سه بعدی را دید و بعضی بازی های رایانه ای را انجام داد .

نتیجه: عینک هر زمانی که می خواهد اختراع شده باشد و از هر ماده ای که ساخته شده باشد، به یکی از ابزاری ترین و کاربردی ترین وسایل رفع نیازهای انسان درآمده است.

2. انشا درباره عینک به سبک داستانی

افراد زیادی را می شناسم که از عینک استفاده می نمایند. این افراد هدف های مختلفی برای استفاده از عینک دارند. پدر من عینک فروش است و من می توانم عینکی های زیادی را ببینم.

به دیوار مغازه او عکس مردی است که بابا می گوید یک نویسنده است به نام چخوف! چخوف مغازه بابا عینکی بدون دسته را روی بینی اش گذاشته که یک نخ به آن آویزان است. من همواره می ترسم عینکش بیفتد و بشکند. یک عکس دیگر هم هست که یک دانشمند است که فقط یک شیشه را با دست جلوی چشمش نگه داشته است. بابا می گوید این ها اولین عینک ها بودند که در زمان های قدیم استفاده می شدند.

من گاهی به مغازه او می روم و مشتری هایش را نگاه می کنم. یک روز یک مشتری آمده بود و می گفت که عینکی می خواهد که به شکل صورتش بیاید. بابا دفتری را که در آن عکس های خانم و آقاهای عینکی هستند، نشان داد و گفت: بعضی ها عینک را با توجه به گردی و درازی صورتشان انتخاب می نمایند. عینک ها را گذاشت و برداشت و یک عینک خیلی عظیم را انتخاب کرد و گفت: این بیشتر مد است.

یک مشتری دیگر عینک قبلی اش را از چشمش برداشت و گفت که از وزن آن خسته شده است. به بینی اش فشار می آورد. روی بینی اش جای عینک مانده بود. بابا گفت که به جای شیشه، عدسی پلاستیکی برایش می اندازد و بهتر است فریم پلاستیکی بردارد. مشتری دوباره گفت که شیشه اش را آنتی رفلکس بزند چون می خواهد با کامپیوتر کار کند. از بابا پرسیدم عینک آنتی رفلکس یعنی چه؟ گفت یعنی ضد بازتاب نور است. نور را عبور می دهد.

یکی از مشتری هایی که آمد، دعوا کرد و چیزی نخرید، آمده بود عینک آفتابی بخرد. بابا عینک آفتابی های خاکستری، زرد، آبی، سبز و قهوه ای را جلوی مشتری گذاشت و گفت اگر کوررنگی دارد نباید بعضی رنگ ها را بخرد. مشتری همه آنها را که امتحان کرد و چند بار با عینک از مغازه بیرون رفت و آمد. آخرش یکی را برداشت. قیمتش را که پرسید و بابا قیمت را گفت، مشتری با تعجب او را نگاه کرد و گفت: چه خبر است آقا؟ سر خیابان همین را با پنج هزار تومان می گردد خرید. بابا آرام گفت که بهتر است بیشتر مراقب سلامتی اش باشد تا پول هایش! او هم عینک را گذاشت و رفت.

عینک با هر هدفی که استفاده گردد، برای بعضی جزئی از وجودشان شده است و بدون آن احساس می نمایند که چیزی از وجودشان را گم نموده اند.

3. انشا ذهنی درمورد عینک

مقدمه: اولین باری که عینکم آغاز کرد به حرف زدن با من، داشتم شاخ در می آوردم! یک نفر داشت می گفت آن گوشه سمت راست خیابان را نگاه کن. یک پیرمرد ایستاده و برای رد شدن از خیابان به یاری نیاز دارد. هاج و واج به همه طرف نگاه می کردم و دنبال گوینده می گشتم. او مرتب حرف خودش را تکرار می کرد ولی وقتی دید من از تعجب هیچ کاری نمی توانم بکنم خودش را معرفی کرد: منم بابا، عینکت. خوب چشماتو وا کن...

بدنه اصلی: به حرفش گوش کردم و به سمت پیرمرد رفتم. وقتی از خیابان رد شدیم پیرمرد مرا دعا کرد و از من تشکر کرد. به عینکم گفتم چطور او را دیدی؟ من که اصلا حواسم نبود! گفت اصلا من روی چشم های تو نشسته ام که خوب همه چیز را ببینی و بتوانی کارهای بهتری انجام دهی. از آن روز من و عینکم با هم دوست های صمیمی شدیم. گاهی به من می گوید بالای سرت را نگاه کن و آسمان آبی را ببین که چقدر امروز زیباتر شده. گاهی می گوید مراقب باش چراغ هدایت هنوز برای عابر پیاده سبز نشده، صبر کن. گاهی هم آدم هایی که نیاز به یاری دارند را به من نشان می دهد.

نتیجه: راستی که یک عینک چه فایده هایی می تواند داشته باشد! من بدون عینکم به خیلی چیزها دقت نمی کردم، ولی حالا بهتر و دقیق تر دیدن را یاد گرفته ام. عینک بهترین دوست من است.

سخنی با شما

نوشتن انشا درباره عینک با مقدمه و بدنه و نتیجه می تواند به سبک های مختلف نوشته گردد؛ به روش داستانی یا جانشین سازی و یا حتی انشا عینک به روش تضاد مفاهیم یا سنجش و مقایسه. می توانید لحن انشای خود را به طنز بنویسید یا لحن تحقیقی و جدی داشته باشید. به هر حال این شما هستید که با قدرت فکر و خلاقیت خود نتیجه می گیرید چه سبک جالبی برای انشای خود در نظر بگیرید و موضوع انشا را چگونه گسترش دهید. شما کدام یک از سه انشای بالا را دوست داشتید و پیشنهاد شما برای نوشتن انشا درمورد عینک با طبقه بندی موضوع چیست؟