دوبیتی های عارفانه در خصوص خداوند
به گزارش آفتاب صبا، خواندن دوبیتی های عارفانه و عاشقانه همواره باعث آرامش روح و روان می گردد و ما در این مطلب بعضی از این اشعار را آوردیم که می توانید برای استوری خود نیز از آنها بهره ببرید.

به گزارش خبرنگاران به نقل نمناک ، گاهی اوقات احساسات ما انسان ها به قدری درگیر می گردد که هیچ راهی برای بیان آنها پیدا نمی کنیم احساساتی که ما را غرق خاطرات گذشته و حال می نماید. در این نوع احساسات خواندن متن ها و اشعار عاشقانه و عارفانه که بیانگر حس واقعی ما است بسیار کمک کننده می باشد.
از کبر و خود پرستی بردم ز یاد خدا را
او پرده پوش به عیبم من پرده در حیا را
عهدی دوباره بستم گر نشکنم من آن را
مهلت دوباره خواهـم جبران کنم خطا را
-♥️ ♥️ ♥️-
الله تویی و ز دلم مطلع تویی
درمانده منم دلیل هرراه تویی
گرمورچه ای دم زند اندر ته چاه
آگه زِ دَمِ مورچه و چاه تویی . . .
-♥️ ♥️ ♥️-
من گرچه سیه روی و بدم یا الله
از درگه خود مکن ردم یا الله
گفتم که من و این همه عصیان چه کنم؟
گفتی که بیا من آمدم یا الله . . .
-♥️ ♥️ ♥️-
آن خدایی که به قلبم غم داد
خود او باران داد...
زندگی با عطش ثانیه ها میگذرد...
میگردد ثانیه را جریان داد
من خدا را دارم...
-♥️ ♥️ ♥️-
بودسوزی در نوای اهنگم خدایا.
تو میدانی که دلتنگم خدایا.
دگر تاب پریشانی ندارم.
نه از اهن نه ازسنگم خدایا.
-♥️ ♥️ ♥️-
با یاد خدا این دل من رام گردد
با نام خدا آتشم آرام گردد
گر نام تو جاری نکنم من به زبان
الحق که دلم خانه آلام گردد
-♥️ ♥️ ♥️-
اوست هر قافیه و وزن و صدا
اوست جاری به دل ثانیه ها
همه باران ها، همه جریان ها، همه تاب و تب دل، تپش ثانیه ها...
پر از صحبت اوست
با دلم میخوانم:
من خدا را دارم
-♥️ ♥️ ♥️-
بی یاد خدا غزل شنیدن سخت است
دربند قفس نفس کشیدن سخت است
در فصل خزان عمر با دست تهی
در بستر خاک آرمیدن سخت است
-♥️ ♥️ ♥️-
خوشا یاد خدا از صبح تا شام
تمام زندگی و ، .....کل ایام
خوشا وقتی که رفتن شد مقدر
زما ماند به ...جا نیکوئی نام
-♥️ ♥️ ♥️-
یاد آن روزی که کمک داشتیم
این چنین خوار نبودیم ، اعتباری داشتیم
ای که ما را در زمستان دیده ای با پشت خم
این زمستان را نبین ، ما هم بهاری داشتیم
-♥️ ♥️ ♥️-
ترسم که تو هم یار وفادار نباشی
عاشق کش و معشوق نگه دار نباشی
من از غم تو هر روز دو صد بار بمیرم
تو از دل من هیچ خبردار نباشی
-♥️ ♥️ ♥️-
آن عشق که دیده گریه و آموخت ازو
دل در غم او نشست و جان سوخت ازو
امروز نگاه کن که جان و دل من
جز یادی و حسرتی چه اندوخت ازو . .
-♥️ ♥️ ♥️-
خسته ام از لبخند اجباری
خسته از حرف های تکراری
خسته ام از آدم های تکراری
خسته از محبت های خالی
-♥️ ♥️ ♥️-
امشب شب رویای تو بود و تو نبودی
در دل همه آوای تو بود و تو نبودی
دل زیر لب آهسته تمنای تو میکرد
در حسرت ملاقات تو بود و تو نبودی . . .
-♥️ ♥️ ♥️-
تو این سکوت بی کسی صدای دلدار و ببین
تو این شبا تو رویاها چهره عاشق رو ببین
وقتی دلت تنگه براش بغض چشاتو میگیره
تو لحظه های عاشقی نم نم بارون رو ببین
-♥️ ♥️ ♥️-
تو مثل مرهم یاسی برای قلب شکسته
تو مثل سایبان امیدی برای یک دل خسته
تو مثل غنچه لطیفی به رنگ حسرت شبنم
تو مثل خنده یاسی و مثل غربت یک غم
-♥️ ♥️ ♥️-
عاشقی با قلب من بیگانه شد
خنده از لب رفت و یک افسانه شد
حس و حالی بعد عشق آمد پدید
بعد آن شب زندگی غمخانه شد
-♥️ ♥️ ♥️-
دیگر بوی بهار هم سرحالم نمی نماید
چیزی شبیه گریه زلالم نمی نماید
آه ای خدا مرا به کبوتر شدن چکار ؟
وقتی که سنگ هم رحمی به بالم نمی نماید
-♥️ ♥️ ♥️-
بغضی که مانده در دل من وا نمی گردد
حتی برای گریه مهیا نمی گردد
بعد از تو جز صراحت این درد آشنا
چیزی نصیب این من تنها نمی گردد
-♥️ ♥️ ♥️-
بر سر آتش تو سوختم و دود نکرد
آب بر آتش تو ریختم و سود نکرد
آزمودم دل خود را به هزاران شیوه
هیچ چیزش به جز از وصل تو شادمان نکرد
-♥️ ♥️ ♥️-
جان غمگین ، تن سوزان ، دل شیدا دارم
آنچه شایسته عشق است، مهیا دارم
سوز دل، خون جگر، آتش غم، درد فراق
چه بلاها که ز عشقت من تنها دارم
-♥️ ♥️ ♥️-
دلم گرفت از آسمون، هم از زمین هم از زمون
تو زندگیم چقدر غمه، دلم گرفته از همه
ای روزگار لعنتی، تلخه بهت هر چی بگم
من به زمین و آسمون دست رفاقت نمی دم
-♥️ ♥️ ♥️-
چه کسی حرف مرا می فهمد؟
چه کسی درد مرا می داند؟
در پس پرده اشک چشمم
چه کسی راز مرا می خواند؟
منبع: جام جم آنلاین